پنج شنبه 30 فروردین، 1403

کدخبر: 22370 04:25 1394/10/05
از آلودگی هوا تا آلودگی سیاست

از آلودگی هوا تا آلودگی سیاست

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
از آلودگی هوا تا آلودگی سیاست

از آلودگی هوا تا آلودگی سیاست

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

همه‌ساله در روزهایی از فصل سرما که خشم طبیعت به اوج می‌رسد و باد و باران را خانه‌نشین می‌کند تا ساکنان دامنه جنوبی البرز طعم تلخ آلودگی هوا را بچشند، و باور کنند که به طبیعت بی‌دفاع منطقه ظلم کرده‌اند، تازه یادمان می‌افتد که با مشکلی به نام آلودگی هوا هم روبه‌رو هستیم. سخنوران از آلودگی هوا می‌گویند، دولتمردان درباب تعطیلی یا عدم‌تعطیلی مدارس می‌اندیشند، و رسانه‌ها بسته به این که جزو پیاده‌نظام کدام سلیقه سیاسی باشند، به انتشار نظریات و ادعاهای سخنوران "خودی" می‌پردازند. و البته، چند روز بعدهم که دل طبیعت به رحم آمد، باد و باران از خانه‌نشینی به‌درمی‌آیند و ساکنان شهر را از مرگ تدریجی می‌رهانند، تا فصل سرمای بعدی از راه برسد. آلودگی هوای شهر تهران از اول دهه ۱۳۵۰ موردتوجه مسؤولان وقت قرار گرفت، و از همان زمان نشست‌ها و همایش‌هایی در این باب برگزار شد. در این چهل‌واندی سال، دولت‌ها و مسؤولان متعددی آمده و رفته‌اند، اما معضل آلودگی به قوت خود باقی است، و البته با گذشت زمان و افزایش مهاجرت و افزایش تعداد خودروهای شخصی، حادتر و نگران‌کننده‌تر شده‌است. مشکلی که تهران طی چند دهه اخیر با آن روبه‌رو بوده، مشکلی نیست که فقط در محدوده وظایف یک سازمان خاص قرار داشته‌باشد و فقط آن سازمان و متولیانش را مقصر و مسؤول وضعیت فعلی بدانیم. کوتاهی‌های فراوان در گذشته که از جانب همه سازمان‌های درگیر و تأثیرگذار اتفاق افتاده، دست به دست هم داده‌اند، تا به وضعیت موجود برسیم. همچنین برای حل این مشکل نیز باید همه دست به دست هم بدهند. اما ظاهراً آلودگی در فضای سیاست و رقابت سیاسی کشور بیشتر از آلودگی هوای تهران است! به همین دلیل، برخی از سخنوران و دست‌اندرکاران به جای تلاش برای ریشه‌یابی و حل مشکل، بیشتر به فکر این هستند که رقبای سیاسی خود را در مظان اتهام قرار دهند. مسؤولان دولتی و متولیان مدیریت شهری نیز هرکدام سعی دارند طرف مقابل را مسبب سهل‌انگاری‌ها و بی‌توجهی‌ها معرفی کرده، و به‌اصطلاح توپ را در زمین او بیندازند. اما به‌راستی مقصر کیست و هرکدام از دو طرف چه سهمی از بار این بلیه را باید بردوش بکشند؟ بی‌تردید در پرونده آلودگی هوای شهر تهران همه مقصرند. از یک سو، دولتمردان مقصرند که طی چندده سال گذشته نتوانستند با اجرای سیاست‌های کارآمد، رونق و شکوفایی را در سرتاسر کشور ایجاد کرده، و مانع تشدید مهاجرت از مناطق مختلف کشور به مرکز شوند، به جای تلاش برای بهسازی صنعت خودروسازی و همسو کردن آن با نیازهای واقعی کشور، در مسیر افزایش تعداد خودرو پیش رفتند، و آن هم تاجایی که برای آخرین محصولاتشان خریداری در بازار نمانده‌باشد، و با تولید بنزین فاقد کیفیت موجبات گسترش آلودگی هوا را فراهم ساختند. تراکم بیرویه جمعیت در تهران، محدودیت شبکه حمل‌ونقل عمومی، فرسودگی و آلاینده بودن خودروها، کم‌توجهی به ضرورت گسترش شبکه ارتباطی با هدف کاهش نیاز شهروندان به رفت‌وآمد در سطح شهر، ساخت‌وساز بیرویه در سطح شهر و حفظ ساختار قدیمی کوچه‌ها و معابر، فروش گسترده تراکم و تغییر کاربری اراضی در سطح شهر و ... ، همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا وضع موجود را برای شهر ایجاد کنند. مبنای اعتراض مدیریت شهری تهران به دولت، این است که نه‌تنها به برنامه گسترش شبکه حمل‌ونقل عمومی کمک مکفی نمی‌کند، بلکه به جای آن، با اعطای وام خرید خودرو شخصی موجبات ازدحام و افزایش خودرو در سطح شهر و افزایش مصرف بنزین و در نهایت افزایش آلودگی هوا را فراهم می‌آورد. نامکفی بودن کمک دولت به برنامه گسترش شبکه حمل‌ونقل عمومی، همواره مورداعتراض مدیریت شهری بوده‌است؛ چه در زمان دولت نهم که دولت منابع مالی فراوانی در اختیار داشت و از سر لجبازی با مدیریت شهری تهران، حاضر به همکاری نمی‌شد، و چه در زمان دولت یازدهم که به دلیل کاهش شدید درآمدهای نفتی، و دشواری‌های به‌ارث‌رسیده از قبل، دولت با مشکلات عدیده‌ای برای تأمین بودجه روبه‌رو شده‌است. اما در مقابل اعتراضی که می‌توان به مدیریت شهری تهران وارد دانست، قابل‌تأمل و مطالعه است. طی سالیان گذشته، پروژه‌های متعددی در سطح شهر تهران اجرا شده‌است. بخش عمده منابع مالی این پروژه‌ها از طریق فروش تراکم، صدور مجوز تغییر کاربری و به یک کلام فروش شهر و آینده آن تأمین شده‌است. طبعاً شهرداری در کوتاه‌مدت نمی‌تواند غیر از فروش تراکم منابع درآمدی دیگری یافته و جایگزین این روش بکند و ناگزیر است، این روش نامطلوب را انتخاب و اجرا کند. اما انتظاری که می‌توان داشت و البته برحق نیز خواهدبود، این است که تا حد امکان در انتخاب و اولویت‌بندی پروژه‌ها دقت شود که با کمترین منابع، به بیشترین سطح اثرگذاری و بهبود شرایط زندگی در شهر دست بیابیم. همچنین باید شهرداری با اعمال بالاترین حد انضباط مالی کم‌هزینه‌ترین شیوه‌ها را برای اجرای پرو‌ژه‌هایی که با دقت و وسواس کافی انتخاب شده‌اند، به‌کارگیرد. منتقدان مدیریت شهری تهران بی‌اعتنایی به انضباط مالی و عدم پایبندی به انتخاب کم‌هزینه‌ترین روش‌ها را به عنوان یک ایراد اساسی مطرح می‌کنند، و این که گاه این تشکیلات عریض و طویل از محدوده سنتی وظایف خود فاصله می‌گیرد و در شرایطی که خود هزار کار ناکرده دارد و منابع کافی برای تکمیل وظایف خود ندارد، به‌اصطلاح پا توی کفش تشکل‌های سیاسی هم می‌گذارد! تأمین هزینه تبلیغات برعلیه توافق هسته‌ای، حتی اعلام آمادگی برای مدیریت راهپیمایی عظیم اربعین، و ... همه و همه از تمایل مدیریت شهری تهران برای ورود به میدان‌های دیگر حکایت می‌کند. در شرایطی که تهران به دلیل تداوم آلودگی در وضعیت هشدار است، چه نیازی به نقش‌آفرینی در میدان مقدس راهپیمایی اربعین احساس می‌شود که خود متولیانی دارد، و کار به‌اصطلاح زمین‌مانده‌ای در آن عرصه یافت نمی‌شود؟! آیا در شرایطی که مدیریت شهری تهران از سر ناچاری روش پرهزینه و مخرب تراکم‌فروشی را انتخاب کرده، این شیوه گشاده‌دستی در صرف هزینه و بی‌اعتنایی به انضباط مالی و حتی ورود به میدان‌های فعالیت سیاسی که به سلیقه و تمایلات سیاسی و جناحی جناب شهردار برمی‌گردد، مجاز و قابل‌دفاع است؟ آیا شهروندان مجاز نیستند بپرسند در شرایطی که شهر با دشواری آلودگی هوا روبه‌روست، و جان شهروندان در خطر است، چرا شهرداری "سوداهای دیگر" در سر دارد؟ به نظر من، اغراق نیست اگر گفته‌شود آلودگی فضای سیاست و رقابت سیاسی و جناحی امروز کشورمان نه تنها دست کمی از آلودگی هوای تهران ندارد، بلکه به مراتب مسموم‌تر و مخرب‌تر است. برخی رقبا اعتنایی به قواعد بازی ندارند چه رسد به رعایت اصول بازی جوانمردانه. آنان برای تخریب موقعیت طرف مقابل خود به هر حربه‌ای متوسل می‌شوند، و از هر منبعی که در اختیارشان باشد "برداشت" می‌کنند. گاه سیب زمینی با بودجه دولتی توزیع می‌کنند، گاه وعده افزایش حقوق و مستمری بازنشستگان می‌دهند، و گاه با صرف پول مردم شهر، چراغی را که اهل خانه به شدت بدان محتاجند، وقف مسجد می‌کنند تا مراتب تعهد و تدین خود را البته به خرج مردم به اثبات رسانند. راه خروج از این گرفتاری‌ها و نقطه پایان این همه ندانم‌کاری‌ها، از افزودن بر درجه شفافیت عرصه رقابت سیاسی، شکل‌گیری احزاب فراگیر و شناسنامه‌دار با کارنامه مالی شفاف و بدون امکان استفاده از منابع دولتی و عمومی آغاز می‌شود، که ملزم به رعایت قوانین کشور و رقابت در فضایی سالم و اخلاقی باشند، و برای دستیابی به پیروزی آسان، متوسل به روش‌هایی برای حذف رقیب اعم از حذف فیزیکی، پرونده‌سازی و گسترش جنگ روانی نشوند.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |