علی صوفی- دبیر کل حزب پیشرو اصلاحات
آشتی ملی نیازمند گفتوگوی جریانهای سیاسی است. در سالهای اخیر وزارت کشور و احزاب گوناگون سعی کردهاند که منادی ایجاد گفتوگوی ملی بر اساس منافع عمومی جامعه باشند. در این مسیر البته موفقیتهای به دست آمده است. با شکلگیری گفتوگوی احزاب در وزارت کشور این سوال به وجود آمده که آیا احزاب نماینده واقعی جریانهای سیاسی هستند؟ احزاب در ایران فراگیر نیستند. از این رو آنگونه که باید و شاید اعضای احزاب نمایندگی مردم را به صورت کامل یدک نمیکشند. اخیرا در بین احزاب موجود برخی بر اساس قانون جدید مجبور به احداث دفاتر استانی شدند. با این وجود بسیاری از احزاب فاقد دفاتر استانی هستند. از این رو در شرایط فعلی احزاب با عنوان نماینده مردم نمیتوانند نقش آفرینی کنند، بلکه احزاب نماینده سلایق مختلف سیاسی هستند. احزاب در شرایط انتخابات به صحنه آمده و نقش خود را ایفا تا سهمی از قدرت داشته باشند. بر اساس قانون احزاب کسب قدرت، مشارکت و نقد قدرت را بر عهده دارند، اگر احزاب بتوانند به صورت نظام یافته و سیستماتیک در قدرت حضور داشته باشند و همانند نظامهای پارلمانی تاثیرگذار باشند، در این صورت میتوانند نمایندگی مردم را داشته باشند. در این نظامها وزن احزاب گوناگون مشخص است. اما در نظام انتخابات ایران وزن احزاب مشخص نیست و بسیاری از فعالان سیاسی خود را نماینده احزاب نمیدانند. در نتیجه احزاب در این شرایط مردمی نیستند و تنها نماینده سلایق مختلف سیاسی هستند. واقعیت آن است که رابطه صمیمی و مداوم میان فعالان حزبی و مردم وجود ندارد. آنگونه که رئیس دولت اصلاحات در گذشته اعلام کرده، فعالان سیاسی برج عاج نشینند. فعالان سیاسی صرف نظر از اینکه از اعضای احزاب باشند یا نباشند، ارتباط چندانی با مردم ندارند. چهرههای شناخته شده سیاسی در استانها بعد از باز شدن فضای سیاسی کشور نگاه خود را به قدرت معطوف کردهاند و تلاش دارند در پستهای حاکمیتی استانها سهم داشته باشند. تمام تلاش فعالان سیاسی معطوف به حضور در قدرت سیاسی است که تجهیز قدرت اجتماعی. در بدو امر یک جریان سیاسی زمانی میتواند موفق باشد که به دنبال تجهیز قدرت سیاسی باشد. یعنی به هر میزان بیشتر در لایههای مختلف اجتماع نفوذ کند و با مشکلات مختلف در لایههای اجتماعی آشنا باشد و مشکلات موجود را بشناسد و آنها را مطالبه کند و مردم را با حقوق خود آشنا و آنها را تشویق به مطالبهگری کند. فعالان سیاسی اصلاحطلب در عین اینکه باید در فکر تجهیز قدرت سیاسی خو هستند باید به این نکته توجه داشته باشند که مقدمه تجهیز قدرت سیاسی تجهیز قدرت اجتماعی است. اگر از این قضیه قافل شوند، با مردم فاصله خواهند داشت و در جریان خواستههای مردم نبوده وقدرت پیگیری آنها را ندارند. اگر احزاب فاقد قدرت تجهیز اجتماعی باشند با لایههای قدرت مردم آشنا نخواهند شد. در نتیجه مردم نیز از احزاب فاصله خواهند گرفت. مردم نباید فعالان سیاسی را منتظران تقسیم پست بدانند.