غلامرضا رحیمی
مشاور مدیریت
در بررسی دلایل ضعف کیفی ساختمان سازی و آسیب های زلزله های اخیر از مدیرانی گفتم که بجای کار اصلی شان یعنی ایجاد ساز و کار برای ساخت و سازی ایمن و مناسب ،خود بجای مردم دست بکار شده و مسکن مهر ساختند و محل ساخت آن در بیابان های اطراف شهرها را هم خود تعیین می کنند و با فشردن قیمت های ساخت به کیفیت ساخت آنان آسیب زدند.خب نه تنها بودجه دوران خودشان که بودجه سالهای پس از آنها هم کفایت ساخت ساختمانی ایمن و در محل درست را به این مدیر پهلوانان نمی داد.از غلبه بی شناسناسنامه بر فرایند ساخت و ساز گفتم و شیوع آن در کل مجموعه اقتصاد کشور.غلبه ای که بیشتر نتیجه نوعی سهل انگاری اجتماعی است. البته مسئولیت حکومت بیشتر است آنهم بدلیل عدم پیش بینی ساز و کار و یا مقررات مورد نیاز وتوجه کافی به این موضوع مهم.در واقع این کم توجهی کار را بجایی رسانده که عدم ثبت رسمی فعالیت اقتصادی کم خطر تر و کم هزینه تر و خالی از ریسک شده است.وضعیتی که کمابیش در تمام کسب و کارها از جمله ساختمان دیده می شود.آن فعال اقتصادی که مجوز می گیرد و شفاف فعالیت می کند هم باید مالیات و عوارض بیشتری بدهد و هم باید در رقابت با بی شناسنامه ها بسوزد.اما ماجرا فقط محدود به مدیریت صنعت ساختمان و حضور بی شناسنامه ها نیست که داستان گوشه سوم و تاریک دیگری هم دارد که شاید این خود مسبب دو مشکل دیگر شده باشد. و آن فساد است.فساد ،کارِ بی کیفیت از سوی بی شناسنامه ها را ترویج می کند.وقتی تقلب در تولید مصالح ساختمانی و یا اجرا و عملیات ساختمانی از سوی بی شناسنامه ها با بی عملی بدون عقوبت می ماند، خود راهنمای عمل همه از جمله شناسنامه دارها شده و کل بازار بی اعتبار می شود.ساخت خانه های ایمن برای مردم و عبور از کاسبان زیرپله ای و اخیرا موبایلی فقط با آموزش مردم روی نمی دهد در واقع به تحرکی بزرگتر از جمله کنار گذاشتن مدیران همه چیز دان و افزایش هزینه کار زیر پله ای ها نیاز دارد.نوع این برخورد سنگ محکی است از اینکه از آسیب های زلزله درس گرفته ایم یا نه.