فرضعلی سالاری سردری-کنشگر برنامه ریزی و توسعه منطقه ای-اقتصاد شهری مبحث گستردهای است که باید کلان به آن پرداخت شود. اقتصاد شهر، رنگ پوست شهر نیست. اقتصاد شهر یعنی زندگی شهر با همه گستردگی آن، لذا نمیتوانیم اقتصاد شهر را معضل و یا رویکردی بسته بدانیم. زندگی شهری سطح و کیفیتهای متفاوتی دارد و میتواند به سطوح بسیار بالایی دست یابد تا شاداب، در حال پیشرفت و پرانرژی، زنده و رو به رشد باشد. اقتصاد معضلدار یعنی شهری رو به سمت مرگ. مدل توسعه شهری اگر بخواهد موفق باشد، باید کاملا درونزا باشد. از این رو نگاه حاکمیتی به شهرها به هیچ وجه بسته نیست، تمام ارکان شهر نیز می باشد که پویا و درست عمل کنند. البته مشارکت میتواند نیمه خصوصی و نیمه حاکمیتی یا خصوصی باشد؛ یعنی یک بخش عمومی با امکانات بسیار گسترده، فقط بسترسازی کند و به هیچ وجه وارد تصدی نشود تا در آن بستر، بخش خصوصی با کارآیی و سرعت خوب، اهداف رامحقق کند.
شوراهای محلی آشناترین نهاد به مقتضیات محلی محسوب میشوند به همین جهت، شناخت کمبودها، نیازها و ارایه راهکارهای لازم برای بهبود وضعیت شهرها را برعهده دارند. با توجه به عمر کوتاه شوراهای شهر نسبت به سایر نهادهای مدنی در کشور ما و ناشناخته ماندن وظایف و تاثیر آن بر نحوه مدیریت شهر، هنوز معیار و موازین دقیقی برای پایش و بررسی برنامههای ارایه شده به ویژه در حوزه اقتصاد شهری وجود ندارد.
جریان شناسی اقتصاد شهری و نقش نهادهای حاکمیتی و عمومی در اقتصاد شهر به ویژه در حوزه کاری مدیریت محلی بسیار ضروری می باشد.
معضلات و بنیانهای مطلوب اقتصاد شهری شناسایی و بررسی و بر اساس آن مختصات برنامهریزی مطلوب، تبیین راهکارهای اجرایی و نحوه به کارگیری ظرفیتها در توسعه اقتصاد شهری را به مخاطبان و سرمایه گذاران معرفی گردد. همچنین شناسایی راهکارها و اولویتهای اقتصاد شهری باتوجه به زیرساختهای موجود یا مورد نیاز، از اهداف جریان شناسی برنامه ریزی و توسعه اقتصاد شهری و مدیریت محلی می باشد.
اقتصاد شهری که معمولاً ذیل اقتصاد خرد تعریف میشود. فصل مشترک اقتصاد و جغرافیا است و با توجه به اقلیم و تاریخ، بنیانهای شهر را چه در قالب بنگاهها و چه رفتارهای شهروندان، همچون مساله حمل و نقل و مسکن یا توزیع فرصتهای برابر گردشگری مطالعه میکند تا بداند که سرمایه گذاری و توسعه در کدام بخش، سودآوری شهری را رقم میزند.
بررسی فضای اقتصادی و کسبوکار شهر که فاکتورهایی مثل حملونقل، مسکن و اسکان، کالبد شهری، ارتباطات درون شهری، ارتقای سیستمهای مدیریت اقتصادی در شهر و همچنین زمینه های سرمایهگذاری شهری را تامین میکندف در بر گیرنده اقتصاد شهری می باشد.
جذب سرمایه گذاری و جلب مشارکتهای شهرداری، خلق و پیاده سازی استراتژی جدید و مبتکرانه بر مبنای اقتصاد الگو و بر مبنای بهره گیری از ظرفیت ها، فرصت ها و منابع، آیندهپژوهی اقتصادی در قالب افق ۳۰ ساله، تعریف پروژههای شاخص (محرک) و تاثیرگذار، راه اندازی صندوقهای ضمانت سرمایهگذاری و ... از جمله مهم ترین اقدامات تسریعی و عملیاتی مدیریت شهری در فرآیند توسعه اقتصاد شهری می باشد.
برنامهنویسی و سندنویسی از ماموریتهای درونی مدیریت محلی می باشد. که با تکیه و تأکید بر یک یا دو محور اساسی که در آن دوره مأموریت و سند چشمانداز (شاخص های کمی و کیفی)، نقطه عطف شهر تعریف میشود، اقدامات عملیاتی متمرکزشده و در راستای تحقق آن گام برمیدارند. برنامهریزی تدوینی مجموعی از شاخصهاست که باید هدف گذاری گردد و به آن ها دست یافت.
فرآیند توسعه اقتصاد محلی مبنی بر همگرایی عوامل تصمیم گیری و عوامل اجرایی می باشد. برنامه ریزی و هدف گذاری در حوزه میراث فرهنگی، محیط زیست و توسعه گردشگری و دستیابی به قطب کشاورزی منطقه ای از نمونه ماموریت های مدیریت محلی در چشم اندازسازی توسعه اقتصادی شهر می باشد. بر این اساس کلیه چهارچوبهای شهری نیز باید در اختیار این هدف باشند تا پیشرفت لازم، حاصل شود و در پایان هر برنامه، مسیری که سیاستگذاران و تصمیم سازان و تصمیم گیران مشخصکردهاند، سنجش شود. امور جاری شهر نیز البته در قالب پروژهها (سالانه و میان مدت) انجام میشود.
شهر چه اسلامی، چه خلاق و چه تاریخی، مانند درختی ریشهدار است که با اتکا به همین ریشه، خلاقانه رشد میکند. براساس مطالعاتی که صورت گرفته، جنس توسعه اقتصاد شهری نه از جنس طرح تفضیلی، نه از جنس برنامهریزی کالبدی و نه از جنس طرح جامع است، بلکه تنها از راه خلاقیت و پویایی با اتکا به ریشههایی که از این مقوله برخوردار باشند، میتواند به نتیجه برسد. راههایی همچون توسعه گردشگری، تقویت کریدور علم و فناوری و هنر و صنایع دستی….
راه اندازی صندوقهای ضمانت سرمایهگذاری به عنوان راهبردی جهت تقویت و حمایت از سرمایه گذاری میباشد که با این اقدام، جریان سرمایهگذاری در شهر تقویت و زیرساختهای شهری (تأسیسات و تجهیزات) نیز بهبود مییابد، که مشارکت و سرمایه گذاری اگر دچار ضرر و زیان شد، بخشی از آن را جبران میکند.
پیادهسازی پروژههای مشارکتمحور برای اقتصاد مولد و خلاق شهری در روند برنامه ریزی و توسعه اقتصاد شهری اساسی می باشد. اگر تمام ذینفعان، بخش خصوصی و همه افراد دیگر درگیر این اقتصاد باشند، موتور محرکه اقتصاد شهر جهش اقتصادی خوبی خواهد داشت.
مدیریت شهری میتواند با تعریف تنوع فرصت های سرمایه گذاری و با بهره گیری از خلاقیت بخش خصوصی امور شهر اقتصاد شهر پویا نماید. و همچین با معرفی پتانسیل سرمایهگذاری اقتصادی شهر و مزیت های نسبی و فرصت های بالقوه شهر (استفاده مفید از منابع)، شناسایی سرمایه های شهر و هدایت برای بهرهوری آنها در پویایی اقتصاد شهر اثرگذار باشد.
مدیریت محلی با برنامه ریزی مشارکت درونزا با جریان شناسی اقتصاد مقاومتی یعنی سرمایهها، ایده، منابع انسانی از درون محیط مورد حمایت و تقویت قرار دهند.
اقتصاد شهری خوب، یعنی پویایی شهر درونزا که اقتصادش مقاومتی باشد. استراتژی جایگزینی (اشتغال، جذب جمعیت، افزایش روند سرمایه گذاری، بهبود شاخص ها کیفیی زندگی و...)توسعه اقتصاد شهر و استراتژی مکمل و پوششی در روند ساماندهی و برنامه ریزی توسعه اقتصاد شهری مهم می باشد.
سند چشم انداز توسعه اقتصادی و ماموریت بر اساس دیدگاه کارشناس از یک طیف سیاسی و از یک جریان فکری نوشته نشود و ذینفعان در آن دخیل باشند. و شرایط عمومی زیست و اقتصاد شهری از جمله بارگذاریها، تراکم مازاد، طبقات مازاد، تغییر کاربری غیرمجاز، تغییر فضای سبز را مد نظر قرار دهیم. برای رسیدن به برنامه اقتصاد شهری اصولی مشارکتمحور بایستی دیدگاه هایتمام ذینفعان اعم از بخش خصوصی، نهادهای مدنی و آژانسهای اقتصادی مد نظر قرارگیرد.
اولویت شهری باید متناسب با فضای محیط محلی و بهبود اکوسیستم کارآفرینی مکان باشد که اکوسیستم کارآفرینی، اقتصاد شهری را میتوان بر پایه اشتغالزایی و افزایش رشد اقتصادی شهری با تاکید بر صندوقهای سرمایهگذاری و اشتغال تعریف و از کلیه ظرفیتها نظیر خواهرخوانده ها استفاده نمود.