سید فاضل موسوی- نماینده اسبق مجلس
در مقایسه دولت دوازدهم با دولت سابق به این موضوع خواهیم رسید که شور و نشاطی که در دولت قبل وجود داشت، متاسفانه به رغم وعدههای و شعارهای رئیس جمهور در جریان انتخابات اکنون وجود ندارد. به طوری که نه در جهت اجرای وعدههای رئیس جمهور در زمان انتخابات گامی برداشته میشود و نه آینده مطلوبی از سوی دولت مردان قابل تصوراست. تا جایی که برخی از تغییر موضع دولت و به نوعی چرخش رئیس دولت دوازدهم نسبت به عملکردش در دولت قبل سخت به میان میآورند. اقدامات دولت مانند کلاف سر درگم میماند. به نظر میرسد دولت خود نیز نمیداند در برخی عرصهها چه برنامهای را در دستور کار دارد. در بحث زلزله کرمانشاه نمود واقعی عملکرد دولت قابل مشاهده است واقعیت آن است که دولت در امداد رسانی و رساندن وسایل اولیه بعد از زلزله کم آورد. نگرانی آن است. اگر ابعاد وسیعی از برخی حوادث طبیعی در سایر نقاط کشور به وجود آید آیا به شکلی که در زلزله اخیر امداد رسانه صورت گرفته، عمل خواهد شد به نظر میرسد روحانی دچار روز مرگی شده است. زیرا انگیزه لازم در ایشان همانند دولت اول تدبیر و امید دیده نمیشود. مشاوران روحانی بیش از چند نفر نیستند و تمامی تصمیمات مهم کشور توسط همین اشخاص گرفته میشود. برخی اعضای دولت بارها اعلام کردهاند که تمایلات تشکیلاتی ندارد. حال اینکه اوج بحران آنجاست که یک مدیر شناخته شده تمایلی به نشان دادن جهت گیری سیاسی خود ندارد. این ضعف مدیران عالی رتبه است که نتوانستهاند به یک جریان هم سو وابسته باشد. برخی از مدیران دولت هیچگاه تصور نمیگردند که به جایگاه فعلی خود برسند و با حمایت که اصلاحطلبان از دولت انجام دادند، آنها توانستند در موقعیت فعلی قرار بگیرند. استفاده از رانت و محبوبیت جریان اصلاحات به نفع یک جناح بینابین، به ضرر این جریان اصیل تمام خواهد شد زیرا این مدیران خواهند رفت و کارنامه آنها برای جریان اصلاحات باقی خواهد ماند و این جریان باید پاسخگوی عملکرد منفی و مثبت جریان اعتدالگرا حاکم در کشور باشد. عملکرد مدیران میانی دولت این روزها شدید ترین ضربه را به عملکرد کلان دولت یازدهم میزند. حال اینکه دولت در بسیاری از انتصابات استانی هنوز به جمع بندی نرسیده است و مشخص نیست که امروز چه کسی در برخی از استانها نماینده اجرای منویات دولت است. چنین اقداماتی باعث خواهد شد در آینده نچندان دور دولت صدمه ببینند.