در انتخابات سال ۹۲ مردم خسته از مشکلات بیشمار اقتصادی و تصمیمات خلق الساعه و اشتباه دولتمردان سابق، با انتخاب دکتر روحانی، این پیام را به جهان مخابره کردند که فقط صلح، آرامش و در پی آن ثبات اقتصادی را خواستارند.
روحانی که پایگاه اجتماعی خاص و چندان مطرحی نداشه و ندارد با شعار کشتیبان را سیاست دگر آمده است توانست حمایت اقشار مختلف ایرانیان را جلب و برمسند ریاست جمهوری تکیه زند.
گرچه دولت اول روحانی در عرصه اقتصاد و مهم تر از همه برجام توانست منشاء اثرات خوبی در عرصه اقتصادی کشور باشد لیکن بی توجه به حمایت ۲۴ میلیونی ایرانیان در دوره دوم ریاست جمهوری خود، با تصمیمات اشتباه و گماردن افراد اشتباه تر!!! در تیم اقتصادی خود، مشکلات هولناکی را در کشور رقم زد.
نکته جالب تر آنکه روحانی با پافشاری بر این تصمیمات اشتباه و گره زدن خود با همین افراد اشتباه، اقتصاد ایران را به ورطه وحشتناکی هدایت کرد.
علیرغم اینکه بحران در تمامی ارکان زندگی مردم سایه افکنده است لیکن عملا هیچ حرکتی برای رفع این بحران از سوی دولت روحانی را شاهد نیستیم.
واکنش شخص رییس جمهور و تیم ناکارآمد اقتصادی دولت نیز انفعال کامل بوده و نشانی برای برون رفت از مشکلات، دیده نمیشود.
اصرار و پافشاری بیمورد بر تیم اقتصادی که از عوامل این بحران میباشد از سوی فعالان اقتصادی و اقتصاددانان نیز درک نمیشود وای به حال مردم عادی.
روحانی اگر گله ای از وضعیت اقتصادی فعلی داشته باشد (این گله از شخص ایشان اصلا پذیرفتنی نیست) می بایست بداند که هزینه این حمایت ها فقط و فقط به نام شخص وی نوشته می شود. ختم کلام آنکه روحانی گروگان تصمیمات اشتباه خود شده است و تنها راه برای رهایی، رها شدن از این اشتباهات است.
سیدرضا نوحی - کارشناس اقتصادی