دکتر سمانه صالحی نسب-متخصص هوش تجاری- هوشمندی کسب و کار ( Business Intelligence) یا هوش تجاری، مجموعهای از نظریات، روشها، فرایندها، معماریها و فناوریهایی است که برای تبدیل داده خام به اطلاعات مفید و معنادار استفاده می شود. هوش تجاری مقادیر بزرگی از اطلاعات را از منابع اطلاعاتی مختلف برای شناسایی و توسعه فرصتهای جدید بکار میگیرد که با استفاده از قابلیتهای آن در تجزیه و تحلیل می توان به یک بازار اثر بخش و رقابتی دست یافت.
بخشهای مختلف اقتصادی که می توانند با استفاده از سیستم های هوش تجاری ارتقا یابند عبارتند از:
۱) اندازهگیری برنامهای- که سلسله مراتبی از شاخصهای عملکرد و ارزیابی (مدل مرجع شاخصها) ایجاد میکند که راهبران کسب و کار را در جریان اطلاعات پیشرفت به سوی اهداف کسب و کار قرار میدهد (مدیریت فرایند کسب و کار).
۲) تحلیل برنامهای- که فرایندهای کمی برای کسب و کار ایجاد میکند که بتواند به شناخت تصمیمات بهینه دست یابد و به اکتشاف دانش کسب و کار بپردازد. برنامههای این گروه شامل موارد زیر میشوند:دادهکاوی، فرایندکاوی، تحلیل آماری، تحلیل پیشنگرانه، مدلسازی پیشنگرانه، مدلسازی فرایندهای کسب و کار، پردازش وقایع پیچیده تعاملی و تحلیل تجویزی
۳) گزارشدهی/گزارشدهی سازمانی- برنامههایی که زیرساختهای لازم برای گزارشدهی استراتژیک را در خدمت به مدیریت استراتژیک کسب و کار انجام میدهند که با گزارشدهی عملیاتی متفاوت است. این نوع گزارشها شامل مصورسازی داده، سامانه اطلاعات مدیریتی و پردازش تحلیلی برخط میشوند.
۴) تعامل/ سکوی تعامل- برنامههایی که از طریق به اشتراکگذاری داده و تبادل اطلاعات الکترونیکی، مناطق مختلف (داخل یا بیرون از کسب و کار) را برای انجام کار کنار یکدیگر میآورد.
۵) مدیریت دانش- برنامههایی که از طریق استراتژیها و اقداماتشان برای شناخت، خلق، بازنمایی، توزیع و قادر ساختن سازمان به درک بینشها و تجربههایی که دانش واقعی کسب و کار هستند سازمانها را تبدیل به شرکتهایی داده پیشران میسازند. مدیریت دانش به مدیریت یادگیرند و انطباق تنظیمی منجر میشود.
با استفاده ازهوش تجاری می باست تمامی برنامهریزیها و گزارشهای مالی که توسط واحدهای مختلف مالی صورت میگیرد، با دقت و اطمینان در اختیار مدیران و کارشناسان مربوطه قرارگیرد تا با ستفاده از قابلیتهای هوش تجاری متخصصان اهداف استراتژیک و عملکردی سازمان را با دقت و صحت، اندازهگیری و رهگیری نماید. با توجه به فابلیتهای هوش تجاری تهیه گزارشات مالی بصورت دستی و سنتی منسوخ شده است و گزارش گیری و پیش بینی های مالی در زمانی بسیار کوتاه و بادقت بالا در اختیار کارشناسان قرار می گیرد.
مدیران با استفاده از سیستم هوش تجاری کنترل و شفافیت کاملی از صورتهای مالی مانند صورت سود و زیان به صورت بروز و داشته و رشد هر یک از حسابهای مالی خود را در اختیار خواهند داشت. پرسنل واحدهای مالی بدلیل سرعت تعامل با سیستم، در زمان صرفه جویی کرده و قادر هستند با استفاده از این ویژگی، بر روی تحلیل زیان و ضایعات و همچنین پروژههای مالی خاص، تمرکز کنند به طور کلی مدلهای مدیریت مالی که می توانند با استفاده از سیستم های هوش تجاری ارتقا یابند عبارتند از:
تجزیه و تحلیل نقطه سربه سر:استفاده از سیستم های هوش تجاری برای تعیین زمانی که کسب و کار قادر به پوشش دهی تمام هزینه های خود است و زمانی که شروع به سود دهی می کند.
تجزیه و تحلیل هزینه- سود : ازسیستم هوش تجاری برای ارزیابی هزینه های اجتماعی پولی وهمچنین سوددهی یک پروژه با سرمایه گذاری کلان در طول یک دوره زمانی مشخص مورد استفاده قرارمی گیرد.
بودجه بندی مالی : سیستم های تصمیم گیری برای برنامه ریزی دقیق درجهت پیش بینی های درآمد و هزینه ها ی درازمدت و کوتاه مدت مورد استفاده قرار گرفت.
بازده سرمایه : سیستم های تصمیم گیری میتواند برای ارزیابی عملکرد سرمایه گذاری استفاده شود .
تعیین قیمت : از سیستم های تصمیم گیری برای تعیین قیمت یک محصول در بازار بر اساس نیروهای بازار استفاده می شود
برای بهره بردن از تمامی قابلیتهای هوش تجاری و با توجه به وسعت و پیچیدگی آن تربیت نیروهای متخصص که علاوه بر آشنایی با سیستم های هوشمند تصمیم گیری، تجزیه و تحلیل داده و انواع مدلهای داده ای با سیستم های مالی و اقتصادی نیز آشنایی کافی داشته باشند به شدت نیاز می شود. در این راه می توان از تعریف رشتهای جدید میان رشته ای علی الخصوص برای مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری اقدام کرد.