حسین کاشفی/ فعال سیاسی
نتیجه انتخاب شورای شهرتهران درکلیت جریان اصلاحات تاثیرگذار است. زیرا این جریان درنظر داشت با توجه به وعدههایی که به مردم در ایجاد شهرداری بدون فساد داده، شهرداری توانمند را برای مدیریت شهر تهران برگزیند. از این رو نجفی را برگزید و او روش درستی را برای پاسخ به آنچه مردم میخواستند داشت. هرچند به نظر میرسد شهردار سابق باید به رای مردم اهمیت بیشتری می داد و در برابر فشارها ایستادگی میکرد زیرا بهطور یقین نجفی میتوانست درمقابل فشارها بایستد اما نخواست و رفت. اکنون نیز اعضای شورای شهر باید مسیری را که پیمودهاند را ادامه داده و شهرداری از بیرون شورا که به معیارهای اصلاحطلبی اعتقاد دارد را انتخاب کرده تا مسیرطی شده بدون وقفه ادامه یابد. از این رو به نظر میرسد، قبل از هرچیز اعضای شورای شهر باید به پیمان و میثاقی که بین خود به امضا رساندهاند پایبند باشند. به طوری که هیچ یک از اعضا، از شورا خارج نشوند زیرا در این مرحله به طور یقین پیروزی و پاسخگویی جریان اصلاحات مد نظر است. بهطور یقین مدیران با توان و پرتلاش اصلاحات، دارای قدرت رایزنی با لایههای مختلف حاکمیت هستند و خواهند توانست اجماعی همگانی را برای حرکت در مسیری ضد فساد به وجود آورند. البته توصیه به وفای به عهد تنها به اعضای شورای شهر خلاصه نمی شود. مجلس نیز محل دارای ارزش فراوانی برای جریان اصلاحات است. به طوری که مردم در انتخابات سال ۹۲ به لیست امید رای دادند و افرادی که با این لیست به مجلس راه یافتهاند بهطورغیرمستقسم عهد و پیمانی را با مردم امضا کردهاند. در نتیجه عهد شکستن با مردم در شورای شهر نیز حتی اگر به صلاح کلی جریان اصلاحات باشد، چندان مطلوب نیست. ضمن اینکه مجموعه اصلاحات پر از مدیران با تجربه است که هرکدام به نیکی میتواند مسیری که این جریان به دنبال اجرای آن در شهرداری تهران است را طی کند. واقعیت آن است که نباید قدرت مدیریت و جایگاه یک جریان سیاسی آن هم جریان اصلاحات را که همواره به چرخش نخبگان اعتقاد دارد را تنها در یک یا دو مدیر اجرایی خلاصه کرد. چنین برخوردی جفا در حق این جریان سیاسی است که در طول انتخابات گوناگون همواره از سوی مردم بهرغم تمامی محدودیتها مورد تایید قرار گرفته است. باید تلاش کرد که کارنامه مثبتی از عملکرد جریان اصلاحات به یادگار گذاشت. تا این عملکرد توشه برای آینده باشد و بتوانیم در نظر مردم رو سفید باشیم.